هوش مصنوعی:
این متن یک نیایش عرفانی است که در آن گوینده از خداوند طلب رحمت، هدایت و نجات میکند. او خود و دیگران را به کشتیهای در حال غرق تشبیه میکند که به لطف و کمک الهی نیاز دارند. گوینده از خدا میخواهد که پردههای تاریکی را کنار زده، گوهر وجودشان را آشکار کند و آنها را از بندها رها سازد. همچنین، طلب بینش و شناخت خداوند و نعمتهای او را دارد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و انتزاعی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی کلاسیک، فهم آن را برای سنین پایینتر چالشبرانگیز میکند.
بخش ۲۵ - مناجات
این محیط کرمات عرش صدف!
عرشیان در طلبات باد به کف!
ما که لب تشنهٔ احسان توایم
کشتی افتاده به توفان توایم
نظر لطف بدین کشتی دار!
به سلامت برسانش به کنار!
خیمهٔ ما به سوی ساحل زن!
صدف هستی ما را بشکن!
پردهٔ ظلمت ما را بگشای!
صفوت گوهر ما را بنمای!
جامی از هستی خود گشته ملول
دارد از فضل تو امید قبول
بر سر خوان عطایش بنشان!
دامن از گرد خطایش بفشان!
بنگر اندوه وی و، شادش کن!
بندهای پیر شد، آزادش کن!
بینشی ده، که تو را بشناسد
نعمتت را ز بلا بشناسد
کمر خدمت طاعت بخشاش!
افسر عز قناعت بخشاش!
عرشیان در طلبات باد به کف!
ما که لب تشنهٔ احسان توایم
کشتی افتاده به توفان توایم
نظر لطف بدین کشتی دار!
به سلامت برسانش به کنار!
خیمهٔ ما به سوی ساحل زن!
صدف هستی ما را بشکن!
پردهٔ ظلمت ما را بگشای!
صفوت گوهر ما را بنمای!
جامی از هستی خود گشته ملول
دارد از فضل تو امید قبول
بر سر خوان عطایش بنشان!
دامن از گرد خطایش بفشان!
بنگر اندوه وی و، شادش کن!
بندهای پیر شد، آزادش کن!
بینشی ده، که تو را بشناسد
نعمتت را ز بلا بشناسد
کمر خدمت طاعت بخشاش!
افسر عز قناعت بخشاش!
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۴ - حکایت وارد شدن میهمان بر اعرابی
گوهر بعدی:بخش ۲۶ - در سماع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.