هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از مولانا جلالالدین بلخی، به موضوعاتی مانند عشق الهی، رهایی از قید و بندهای دنیوی، وحدت وجود، و نیاز به هدایت معنوی میپردازد. شاعر از زبان عاشقی سخن میگوید که به دنبال رهایی از نادانی و سکوت است و هدایت و لطف معشوق (خدا) را طلب میکند. تأکید بر نقش محوری معشوق در رفع تنگها و ایجاد وحدت، و نیز آزادی از عیب و هنرهای دنیوی از مضامین اصلی شعر است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و فلسفی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد امکانپذیر است.
بخش ۲۹ - مناجات
ای رهائی ده هر بیهوشی!
مهر بر لب نه هر خاموشی!
به هوای تو سخن کوشی ما
به تمنای تو خاموشی ما
گر تو در حرف نهی لطف شگرف
لجهای ژرف شود چشمهٔ حرف
بعد توست اصل همه تنگیها
قرب تو مایهٔ یکرنگیها
دل جامی که بود تنگ از تو
عندلیبیست خوش آهنگ از تو
بال پروازش ازین تنگی ده!
نکهتاش از گل یکرنگی ده!
دوز از تار فنا دلق، او را!
برهان از خود و از خلق، او را!
عیبش از بیهنران سازنهان!
وز گمان هنرش باز رهان!
تا ز عیب و هنر خود آزاد
زید اندر کنف فضل تو شاد
مهر بر لب نه هر خاموشی!
به هوای تو سخن کوشی ما
به تمنای تو خاموشی ما
گر تو در حرف نهی لطف شگرف
لجهای ژرف شود چشمهٔ حرف
بعد توست اصل همه تنگیها
قرب تو مایهٔ یکرنگیها
دل جامی که بود تنگ از تو
عندلیبیست خوش آهنگ از تو
بال پروازش ازین تنگی ده!
نکهتاش از گل یکرنگی ده!
دوز از تار فنا دلق، او را!
برهان از خود و از خلق، او را!
عیبش از بیهنران سازنهان!
وز گمان هنرش باز رهان!
تا ز عیب و هنر خود آزاد
زید اندر کنف فضل تو شاد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۸ - حکایت حکیم سنائی رحمةالله علیه که وقت وفات این بیت میخواند: «بازگشتم از سخن زیرا که نیست» «در سخن معنی و در معنی سخن»
گوهر بعدی:بخش ۳۰ - خطاب به خوانندگان و عیبجویان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.