هوش مصنوعی:
شاعر از درد و رنج درونی خود میگوید که با یادآوری چشمان معشوق (شهلا) شعلهور میشود و وجودش را میسوزاند. او از دل خود میخواهد که اینقدر فریاد نکشد، زیرا صبرش به پایان رسیده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و استعاری است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از واژگان ادبی و تمهای عاشقانه ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
دوبیتی شمارهٔ ۴۳
به دل گفتم مکن اینقدر فریاد
که اندر خرمن صبر آتش افتاد
بسوزد هستی فایز، سراپا
گهی کان چشم شهلا آیدم یاد
که اندر خرمن صبر آتش افتاد
بسوزد هستی فایز، سراپا
گهی کان چشم شهلا آیدم یاد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:دوبیتی شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:دوبیتی شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.