هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و بیماری‌های خود می‌گوید و بیان می‌کند که پس از مراجعه به پزشکان مختلف و ناامیدی از درمان، نزد یک دامپزشک (بیطار) رفته و او توانسته است بیماری‌اش را درمان کند. شاعر با طنز و کنایه به ناتوانی پزشکان در درمان خود اشاره می‌کند و نتیجه می‌گیرد که یا خودش جزو چهارپایان است یا پزشکان از هنر درمان بی‌بهره‌اند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم کنایه‌آمیز و انتقادی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه کافی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا پیچیده باشد.

مطایبه (طبیب و بیطار)

عمری از جور چرخ مینا رنگ
رنجه بودم، ز رنج بیماری

یافت آئینه وجودم زنگ
از جفای سپهر زنگاری

تار شد دیدگان روشن بین
زرد شد، چهرگان گلناری

همچو موشی نحیف گشت و نزار
تن فربه چو گاو پرواری

آزمودم همه طبیبان را
در شفاخانه های بهداری

کار آن جمله و طبابتشان
کار بوزینه بود و نجاری

نه حکیمی، خبر ز حکمت داشت
نه پرستاری، از پرستاری

پیش بیطار رفتم آخر کار
چاره ای خواستم ز ناچاری

و آن شفابخش دام و دد، بگرفت
دستم و رستم از گرفتاری

بی تأمل علاج دردم کرد
تن ز غم رست و من ز غمخواری

طرفه بین، کز طبیبم آن نرسید
که ز دانای فن بیطاری

یا من از خیل چارپایانم
یا طبیبان از هنر عاری
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سخن پرداز
گوهر بعدی:حق رأی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.