هوش مصنوعی:
در این شعر، شاعر از چشمان فیروزهگون معشوقه خود یاد میکند که مانند آسمان است اما پاسدار دلها نیست. او اشاره میکند که معشوقه فیروزهای در انگشتر دارد که همرنگ چرخ مینا نیست و همه به رنگ و جلوه آن خیره میشوند، اما این جلوه در دیدگان او ارزشی ندارد. در نهایت شاعر بیان میکند که فیروزه گرانبهاست، اما در چشم معشوقه ارزشی ندارد.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و شاعرانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات ممکن است برای کودکان کمسن قابل درک نباشد.
چشم فیروزه گون
ثریای فیروزه گون چشم من
که چون آسمان پاس دلها نداشت
در انگشتری داشت فیروزه ای
که همرنگ آن چرخ مینا نداشت
همه خیره در جلوه و رنگ او
ولی جلوه در دیده ما نداشت
که فیروزه ای پربها بود لیک
بها پیش چشم ثریا نداشت
که چون آسمان پاس دلها نداشت
در انگشتری داشت فیروزه ای
که همرنگ آن چرخ مینا نداشت
همه خیره در جلوه و رنگ او
ولی جلوه در دیده ما نداشت
که فیروزه ای پربها بود لیک
بها پیش چشم ثریا نداشت
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:پند پیرانه
گوهر بعدی:دلدادگان من (اقتباس از ترانه های بیلیتس)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.