هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، معشوقه‌ای را توصیف می‌کند که مانند ماهی درخشنده است و زیبایی‌اش از سرو بلندتر و از قیر سیاه‌تر است. شاعر از عشق و دلباختگی خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که با نگاهش او را تباه نکند. همچنین، به داستان یعقوب و چاه اشاره می‌کند تا نشان دهد که معشوقه‌اش حتی برای پیامبران نیز ناشناخته است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی آن نیاز به دانش پیشینه دارد.

شمارهٔ ۱۳۴

ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی
هم شمع سرای من و هم پشت سپاهی

از قامت و قدّ تو برد سرو بلندی
وز حلقۀ زلف تو برد قیر سیاهی

جانم بصلاح آید از آن نوش لب تو
گر باز نیفزاید چشم تو تباهی

یعقوب اگر زنده شود باز بعالم
نشناسدت ای ترک ز پیغمبر چاهی

خسته دلم ای بت بگشایی و ببندی
چون زلف برخ بر بفزائی و بکاهی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.