هوش مصنوعی: شاعر در این غزل، تصاویر زیبایی از شب، ستارگان، ماه و طبیعت ارائه می‌دهد. او با تخیل خود، عروسان فلک، جواهرات آسمان و صحنه‌های رمانتیک مانند عشق مریخ و زهره را توصیف می‌کند. همچنین، از اشک‌هایش به عنوان سیل و چشمه‌ای پرآب یاد می‌کند و در پایان، غزل را به زهره نسبت می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و شاعرانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است برای خوانندگان جوانتر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۸

دوش در گردن شب عقد ثریا دیدم
نو عروسان فلک را بتماشا دیدم

رانده بودم همه شب گرد زوایای فلک
ماه را در فلک عقد ثریا دیدم

بود آوردۀ غواص شب از قلزم غیب
هر جواهر که درین قبۀ مینا دیدم

نیک فرخنده مهی بود ز شاخ طوبی
هر شکوفه که درین قبۀ خضرا دیدم

تیز پایان تخیل ، که سبک می رفتند
همه را در حرس عالم بالا دیدم

حیدر رزم فلک را ، که نسب مریخست
عاشق شیفتۀ زهرۀ زهرا دیدم

سیل اشکم که چو زد موج ز گردون بگذشت
چشمه ای بود که پر آب مصفا دیدم

تا کند بر سر خورشید سحر گاه نثار
دامن چرخ پر از لؤ لؤ لالا دیدم

این غزل زهره ادا کرد مگر خرم بود
که شفق در رقمش مصفی صهبا دیدم ؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.