۲۵۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۴

از زین‌ دین عراق و خراسان مزین است
این را دلیل ظاهر و حجت مبرهن است

حاجت نیایدش به‌ دلیلی و حاجتی
کاقبال او شناخته چون روز روشن است

بر قدّ بخت او سَلَبی دوخته است چرخ
کاورا ز مهر و ماه‌ گریبان و دامن است

با دوستان گنبد دوار هست دوست
با دشمنانش کوکب سَیّار دشمن است

از خصم ایمن است‌ که پشت و پناه او
شاهنشه سپه‌شکنِ دشمن افکن است

آتش ز بیم آنکه بسوزد ز خشم او
ترسیده و گریخته در سنگ و آهن است

از بهر مهر و خدمت او کهترانش را
تن عاشق روان و روان عاشق تن است

شعری که من به حضرت او عرضه کرده‌ام
در شرق و غرب تا به‌ قیامت مدون است

من‌ گفتم آنکه بر دل او بود گاه مدح
او نیز آن کند که در اندیشهٔ من است

کارش به کام باد و جهانش مدام باد
زیرا که عالمی به جما‌لش مزین است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.