هوش مصنوعی: این متن یک شعر ستایش‌آمیز است که در آن شاعر به تمجید از یک پادشاه یا حاکم قدرتمند می‌پردازد. او از عدالت، قدرت و شکوه این حاکم سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که مخالفانش به سزای اعمال خود رسیده‌اند. همچنین، شاعر به زیبایی و جمال معشوقه‌ای اشاره می‌کند که به نظر می‌رسد تقدیر بلندی برای او رقم خورده است.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و ترکیبات آن نیاز به دانش زبانی و ادبی بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۱۰۲

دولت موافقان تو را جاه و مال داد
گردون مخالفان تورا گوشمال داد

اختر شناس طالع مسعود تو بدید
ما را نشان فرخی ماه و سال داد

بازی است دولت تو که او را خدای عرش
بر گونهٔ فریشتگان پر و بال داد

دست فلک به چشم عنایت زمانه را
از چشمه‌های عدل تو آب زلال داد

تیغت ز بدسگال برانگیخت رستخیز
تا نامهٔ گنه به کف بدسگال داد

کاری محال کرد که کین تو جست خصم
بر باد داد خویش و سر اندر محال داد

ای شاه شرق عزّ و جلال تو سرمدی است
کین عز و این جلال تو را ذوالجلال داد

می خواه از آن نگار که او را ز بهر تو
بخت بلند خلعت حسن و جمال داد

زلف دراز و خال سیاهش بدید ماه
آمد ز چرخ و بوسه بر آن زلف و خال داد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.