هوش مصنوعی:
شاعر در مسیر خود به نسا، تنها سنگها را میبیند و هیچ سبزه و کشتی وجود ندارد. او از گذراندن درهای ناخوش و زشت (نماد دوزخ) سخن میگوید، اما با رسیدن به حضور فردی پاکسرش (ملک)، احساس میکند به بهشت رسیده است.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده (مانند دوزخ و بهشت) برای درک بهتر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، ممکن است معانی ضمنی شعر برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۴۲
در راه نسا ای ملک پاک سرشت
جز سنگ ندیدم به دل سبزه و کشت
دوزخ درهای گذاشتم ناخوش و زشت
چون پیش تو آمدم رسیدم به بهشت
جز سنگ ندیدم به دل سبزه و کشت
دوزخ درهای گذاشتم ناخوش و زشت
چون پیش تو آمدم رسیدم به بهشت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.