۲۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۹

از عمر شبی به‌ کام دل دوشم بود
کاواز سرود و رود درگوشم بود

بگذشته و بامداد فرموشم بود
مهتاب نبود و مه در آغوشم بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.