هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش و تمجید از یک پادشاه یا فرمانده قدرتمند می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های غنی، قدرت، شجاعت و عدالت این شخصیت را توصیف می‌کند. همچنین، به تأثیر مثبت او بر طبیعت و جهان اشاره می‌شود. در بخشی از شعر، شاعر از سردی روزگار و دوری از خدمت به این شاه گلایه می‌کند اما در نهایت به فضل و کرم او امیدوار است.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از زبان پیچیده، استعاره‌های عمیق و مفاهیم فلسفی، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل این شعر نیاز به دانش ادبی و شناخت از فرهنگ و تاریخ ایران دارد.

شمارهٔ ۷۸

ای ظفر موکب تو را بر پی
دو جهان پیش همتت لا شی

در صف بندگان تو مریخ
روز رزم از شمار بسمل و فی

بر تن خصم بسته راه مسام
نوک پیکانت از ترشح خوی

سالها بگذرد که حادثه را
نرسد در حریم ملکت پی

از تن اژدهای رایت تو
مار افعی شود عدو را نی

تا بدیده ست ماه چتر تو را
جرم خورشید هم عنان جدی

هر شب از امتلای غصه کند
خون دل در کنار مغرب قی

به زبان سنان زند رمحت
هر زمان بانگ بر زمانه که هی

ورنه معجون کند به جای شکر
زهر آغشته در مفاصل نی

عقل تا سایه قبول تو دید
نور شد از ورای ظلمت غی

نفس کلی برای راتب رزق
بی اساس خلقته بیدی

چنگ در دامن قضا زده بود
کرمت گفت:الضمان علی

ای خرد را نشاط مجلس تو
آشتی داده با طبیعت می

آسمانی که چنین حضرت توست
از جفاهای آسمان تا کی

نیست دل گرمیی مرا در خورد
سردی روزگار و موسم دی

چون میسر نمی شود به مراد
خدمت صدر شاه و قربت وی

داغ حسرت نهاده ام بر دل
گفته اند:آخر الدواءالکی

تا به کلی زمانه طی نکند
نسخه مکرمات حاتم طی

دایم از معجزات ذات تو باد
آسمان را سجل دعوی طی

تا ابد زیر سایه علمت
از در بلخ تا نواحی ری
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.