هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر به ستایش قدرت و عدالت حاکم یا پادشاه میپردازد. او تأکید میکند که هیچکس به بزرگی و جلال حاکم نیست و هر کس که برخلاف او عمل کند، با عواقب سختی روبرو خواهد شد. شاعر همچنین به تأثیر عدالت حاکم در جهان اشاره میکند و از همت بلند او سخن میگوید. در پایان، شاعر از حاکم درخواست رحمت و توجه میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم پیچیدهای مانند قدرت، عدالت، و ستایش است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۵
جلال ملت و دین،تو گمان مبر که دگر
به کبریای جلال تو هیچ کس باشد
به هر چه حکم تو سابق شود چو در نگری
قضا هنوز به فرسنگها ز پس باشد
شبی نباشد کاندر دل و دِماغ عدو
خیال تیغ نه همخوابه هوس باشد
هرانکسی که زند بر خلاف تو نفسی
نخست مرگ گلوگیر در نفس باشد
همای همت تو هر کجا که سایه فکند
به فرّ و مرتبه عنقا کم از مگس باشد
نسیم عدل تو در هر زمین که نافه گشاد
دژم بنفشه و فریاد کن جرس باشد
فنا کله ز سر روزگار بر باید
اگر نه حزم تو شبها درو عسس باشد
به بزم شاه جهان کشف حال بنده بکن
به پایمردی دانم که دسترس باشد
که گرچه عیش من از حد برون پریشان است
و لیک یک نظر رحمت تو بس باشد
به کبریای جلال تو هیچ کس باشد
به هر چه حکم تو سابق شود چو در نگری
قضا هنوز به فرسنگها ز پس باشد
شبی نباشد کاندر دل و دِماغ عدو
خیال تیغ نه همخوابه هوس باشد
هرانکسی که زند بر خلاف تو نفسی
نخست مرگ گلوگیر در نفس باشد
همای همت تو هر کجا که سایه فکند
به فرّ و مرتبه عنقا کم از مگس باشد
نسیم عدل تو در هر زمین که نافه گشاد
دژم بنفشه و فریاد کن جرس باشد
فنا کله ز سر روزگار بر باید
اگر نه حزم تو شبها درو عسس باشد
به بزم شاه جهان کشف حال بنده بکن
به پایمردی دانم که دسترس باشد
که گرچه عیش من از حد برون پریشان است
و لیک یک نظر رحمت تو بس باشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.