۲۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۴

شهریارا برای مدحت تو
تیغ فکرت همیشه آخته ام

بر بساط هوات اسب مراد
بر رخ روزگار تاخته ام

گرچه از آرزوی خدمت تو
دل و جان را به غم گداخته ام

ذکر زحمت نمی کنم حالی
با شراب تهی بساخته ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.