هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق می‌پردازد. شاعر از ناتوانی خود در برابر جذابیت‌های معشوق سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر زیبا مانند زلف، ابرو، و چشمان معشوق، عشق و شیفتگی خود را توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۲۳۷

زورم به یک اشاره ابرو نمی‌رسد
هرگز به ناتوانی من مو نمی‌رسد

قمری فکنده طوق به تقلید در گلو
چون گردنش به حلقه گیسو نمی‌رسد

انصاف بین که پای به دامن کشیده‌ام
با جامه‌ای که تا سر زانو نمی‌رسد

لب‌تشنگان ناز، تسلی نمی‌شوند
تا چین زلف یار به ابرو نمی‌رسد

ازچشم تو که دیده بد دور باد ازو
غیر از نگاه دور به آهو نمی‌رسد

زلفت به بردن دلم اعجاز می‌کند
نوبت بدان دو نرگس جادو نمی‌رسد

دل گوشه‌گیر موی تو گردید از ازل
چون گوشه‌ای بدان خم گیسو نمی‌رسد

دل در میان گرفته سر زلف یار را
ای شانه دور شو به تو یک مو نمی‌رسد

قدسی چو تیغ آه ضعیفان شود بلند
کس را سخن ز قوت بازو نمی‌رسد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.