هوش مصنوعی:
شاعر در این متن احساسات خود را بیان میکند که مانند گل لاله اگر اجزای وجودش از هم جدا شود، هر جزء به درد و رنج دیگری دچار میشود. او به یاد پرندهی عندلیب میافتد که امیدوار است باد صبحگاهی دل غنچه را بگشاید. شاعر از مردم دوری میجوید و در عوض، خیال معشوق در چشمانش آشنا میشود.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاطفی و شاعرانهای است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۲۴
اجزای من چو لاله گر از هم جدا شود
هر جزو آن به داغ دگر مبتلا شود
گویا ز عندلیب گرفتهست خاطرش
کو باد صبحدم که دل غنچه وا شود
بیگانهوار بگذرم از مردمان چشم
با دیدهام خیال تو چون آشنا شود
هر جزو آن به داغ دگر مبتلا شود
گویا ز عندلیب گرفتهست خاطرش
کو باد صبحدم که دل غنچه وا شود
بیگانهوار بگذرم از مردمان چشم
با دیدهام خیال تو چون آشنا شود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.