هوش مصنوعی: شاعر از نرفتن خون از راه چشم و دلتنگی ناشی از آن می‌گوید و بیان می‌کند که رحم است بر کسی که راه نور را می‌بندد و اجازه نمی‌دهد آفتاب از خانه‌اش بیرون رود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند 'خون' و 'دلتنگی' ممکن است برای مخاطبان جوان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۳۲۹

خونم ز ره نظر به در چون نرود؟
دلتنگ شوم ز دیده گر خون نرود

رحم است بر آن که راه روزن بندد
کز خانه‌اش آفتاب بیرون نرود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.