۲۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴۶

بی گریه، بود دیده چو بی باده ایاغ
از شبنم خون تازه نماید گل داغ

چون گریه شود تمام، چشمم سوزد
روغن چو نماند، آتش افتد به چراغ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.