۲۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷۱

هر دم نتوان کرد به جامی مستم
یک جرعه خراب داردم تا هستم

روزی که قدم نهاد در کوی تو دل
اول، ره بیرون شدنش را بستم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.