۲۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱ - تعریف باغ جهان‌آرا

ندارد دهر، جای دل فروگیر
به از باغ جهان‌آرای کشمیر

درین گلشن به کس ننمود گل رو
نشد تا غنچه‌اش تعویذ بازو

ندارد دل جدا از سنبلش تاب
که یک جا خورده با زلف بتان آب

گلش پرورده ابر کرامت
زکات قامت سروش، قیامت

به سرو این چمن زد دست، طوبی
که در عالم سمر گردد به خوبی

دل سروش ز آزادی نشد ریش
گرفتارست پیش جلوه خویش

به هم سرکرده گل‌ها عشق‌بازی
به بلبل داده خط بی‌نیازی

ز فردوس است خرم‌تر، نهادش
ز آب خضر روشن‌تر، سوادش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰ - اوصاف باغ نشاط
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲ - تعریف باغ صادق‌آباد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.