هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بهشت و ناز و نعیم سخن می‌گوید، اما تأکید می‌کند که بدون حضور معشوق، حتی بهشت نیز عذابی دردناک است. شاعر از فراق و تنهایی می‌نالد و نسیم صبا را همدم عشاق می‌داند. در پایان، او از گذشت زمان و ماندن دل در کوی معشوق سخن می‌گوید و بر کمال و دانش الهی تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند فراق و عذاب عشق نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارد.

شمارهٔ ۲۷۲

وصل تو ما را بهشت و ناز نعیم است
پی نو بهشت برین عذاب الیم است

حلقه گیسوی حور و محبت رضوان
گر تو نباشی سلاسل است و جحیم است

در شب تنهائی فراق تو ما را
به جگر موز بار و ناله ندیم است

همدم عشاق جز نسیم صبا نیست
تا سر زلف خوشت بدست نسیم است

باده بده ساقیا که موسم گل ریز
توبه زمنی خلاف رای حکیم است

گشت بسی سال و ماه کز سر کویت
جان به سفر رفت و دل هنوز مقیم است

پای بنه بر سر کمال که او را
هت تفاخر برین خدای علیم است
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.