هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل‌گونه است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن می‌گوید و احساسات عمیق خود را با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند گوی لطافت، پسته خندان، و زلف سیاه بیان می‌کند. همچنین، شاعر از درد فراق و غم عشق نیز می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۳۰۳

آن به ز بتان گوی لطافت به ذقن
لبهاش دل پسته خندان به دهن برد

برد آن روز که شطرنج جفا گستری آموخت
در اول بازی رخ خوبش دل من برد

می کرد حکایت در از آن لطف بناگوش
هر جا صنمی گوش سوی در عدن برد

در حسرت فلا تو ز بس گریه مرا آب
بر داشت چو خاشاک موی سر و چمن برد

دل بود به جان آمده در تن ز غریبی
در زلف تو بارش کشش حب وطن برد

پستاند رقیبم سر زلفت ز کف و رفت
نوشد مثل کهنه که خر رفت و رسن برد

آن دل که نبردند کمال او نر به صد سال
آن دل که غمزه به یک چشم زدن برد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.