هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و اشتیاق شدید سخن می‌گوید، با تصاویری مانند عاشق دیوانه، زلف یار، و طبیعت (مانند بلبل و گلزار). شاعر از درد فراق و اشتیاق به یار می‌نالد و از بی‌توجهی معشوق شکایت دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و استعاره‌های ادبی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و فراق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۹۸

البش جان عاشق هوس میکند
شکر آرزوی مگس می کند

دعا گوی و سپری ز دشنام تو
از حلوای قندی که بس میکند

رود دل در آن زلف ترسان ز چشم
چو شبرو که خوف از عس می کند

نه کس را بر آن در گذارد رقیب
نه او التفاتی بکس میکند

به تیر تو دارد نظر آنکة صید
دوان است و رو باز پس میکند

از سوزم وخت راست هنگامه گرم
چو آتش که گرمی بخس میکند

بگلزار بی یار نالد کمال
چو بلبل که بانگ از قفس می کند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.