۳۱۰ بار خوانده شده
دلم بهانه رویت زیاد میگیرد
به شوق وصل تو فال زیاد میگیرد
رخت هر آن چه ز عاشقکشی نمیداند
ز چشم شوخ سیاه تو یاد میگیرد
ز روی تجربه مغروری از جهان غلطست
که دهر هر چه به هر کس که داد میگیرد
تو شاه کشور حسنی ولی عدالت کن
که شاه مملکت از عدل و داد میگیرد
به غیر رخ منما پیش دیده (صامت)
که شعله غمش اندر نهاد میگیرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
به شوق وصل تو فال زیاد میگیرد
رخت هر آن چه ز عاشقکشی نمیداند
ز چشم شوخ سیاه تو یاد میگیرد
ز روی تجربه مغروری از جهان غلطست
که دهر هر چه به هر کس که داد میگیرد
تو شاه کشور حسنی ولی عدالت کن
که شاه مملکت از عدل و داد میگیرد
به غیر رخ منما پیش دیده (صامت)
که شعله غمش اندر نهاد میگیرد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.