هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و انتظار کشیدن برای معشوق سخن می‌گوید. او از رنج‌ها و سختی‌هایی که در این راه متحمل شده، مانند دوری از لذت‌های دنیوی و انتخاب عزلت، یاد می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند صبر، حقیقت‌جویی و رهایی از تعلقات دنیوی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۵

ز بسکه در غم روی تو انتظار کشیدم
قلم به صفحه عشاق روزگار کشیدم

شدم ز صافی طینت چنان به پرتو عشقت
که مهره را به سلوک از دهان مار کشیدم

ز بیم خواهش بی‌جا که از وصال تو می‌کرد
پی مواخذه منصور دل بدار کشیدم

شدم تسلی حام می و محبت دیگر
که مهره را به سلوک از دهان مار کشیدم

ز بیم خواهش بی جا که از وصال تو می‌کرد
پی مواخذه منصور دل بدار کشیدم

ز زیر پر ننمودم سری برون همه عمر
نه زحمت دی و نه منت بهار کشیدم

شدم تسلی جامی و محبت دیگر
نه شور باده نه درد سر خمار کشیدم

مران مراد گرای باغبان ز ساحت گلشن
که من کلام حقیقت زنیش خار کشیدم

از آن زمان که شدم (صامتا) مصاحب عزلت
عروس لذت کونین در کنار کشیدم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.