هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از عشق اول و دوری بی‌جای یاران شکایت دارد، از وعده‌های فراموش‌شده و بی‌پروایی در قتل عشق می‌گوید. همچنین به ناپایداری و سرگردانی ناشی از عشق اشاره می‌کند و در نهایت از افشای راز عشق و ندادن راه به گلزار محبت ابراز تأسف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند 'قتل عشق' و 'رنج‌های عشقی' نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۶۸

چه خوش بود ار ز عشق اول دلی شیدا نمی‌کردی
چه می‌کردی ز یاران دوری بی‌جا نمی‌کردی

چرا اگر وعده کشتن نمودی رفته از یادت
تو آن بودی که از قتل کسی پروا نمی‌کردی

به بی‌جا دعوی مستوریت باور نمی‌دارم
چنین گر بود هر ساعت به جایی جا نمی‌کردی

بکوبت چو نمگس جانها نمی‌گردید سرگردان
تبسم گر گهی زان لعل شکر خا نمی‌کردی

به چشم تر بگو ای نازنین با من چرا گویی
که گر عاشقی بدی سرنهان افشا نمی‌کردی

به گلزار محبت گر (به صامت) ره نمی‌دادی
چو طوی آنقدر طبق مرا گویا نمی‌کردی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.