۳۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷ - و برای او

چون شد به دشت کربلا آواره زینب
وقت اسیری با دل صد پاره زینب
در قتلگاه آورد رو بیچاره زینب
گفتا سر نعش حسین با شور و غوغا

ای نور عینم بی‌سر حسینم
ریحانه زهرا و شمس مشرقینم
ای نور عینم بی‌سر حسینم

بازوی زین‌العابدین اندر طنابست
از سوز تب روز و شب اندر اضطرابست
غمخواری بیمار تب دارت ثوابست
(صامت) کند زین غصه مرگ خود تمنا

ای نور عینم بی سر حسینم
ریحانه زهرا و شمش مشرقینم
ای نور عینم بی‌سر حسینم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶ - و برای او همچنین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸ - و برای او همچنین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.