هوش مصنوعی: شاعر در این متن به یاد معشوق خود می‌افتد و از عشق و درد ناشی از آن سخن می‌گوید. او از زیبایی‌های معشوق مانند موهایش و قامت بلندش یاد می‌کند و بیان می‌کند که عشق به معشوق باعث رنج و خون دل شده است، اما با این وجود، این رنج را با افتخار می‌پذیرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، بیان احساسات شدید و درد عشق ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۵۲۶

نام به بردم شبی روی توام آمد به یاد
ذکر شب کردم دل از مه با سر زلفت فتاد

دیده چون نقش صنوبر بست با خود در خیال
قدت آمد پیش چشم و در برابر ایستاد

گر نمائی با دو دال زلف وفد چون الف
هر کجا در عشق مظلومیت باید از تو داد

دور باد از دال زلفت دست ما سودانیان
تاکسی انگشت بر حرف نو نتواند نهاد

گفته بودی چون کنی یادم شود درد نو کم
تا چنین کردم که گفتی آن زیادت شد زیاد

بود در عشقت مراد دیده و دل خون شدن
هر دو را الحمدلله در کنارست این مراد

تا بدوزد با خیالت دیدۂ گریان کمال
یک به یک دوشینه سوزنهای مژگان آب داد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.