۲۸۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶۲

بار غروری به حسن خویش ندارد
شیوه و ناز و کرشمه پیش ندارد

یا نکند التفات خاطر مجروح
با خبری از درون ریش ندارد

عاشق اگر زخم او معاینه بیند
را دیده ندارد که دیده بیش ندارد

گر نکند دل نشانه تیر بلا را
کافر عشقش شمر که کیش ندارد

صحبت نوشین لبان حلال مبادش
هرکه تحمل به زخم نیش ندارد

اگر سگان درش کمال رفیق است
بیش سر آشنا و خویش ندارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.