هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و هجران میگوید و از معشوق میخواهد که به او توجه کند و درد دلش را تسکین دهد. او از بیقراری و بیپناهی خود در فراق یار سخن میگوید و امیدوار است که روزی به وصال برسد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آنها به بلوغ عاطفی و شناختی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۶۰۴
کشت چشم توأم به شیوه و ناز
نظری سوی کشتگان انداز
خستگانرا به پرسشی دریاب
به بیدلانرا به وعده های بنواز
دل بیچاره شد ز هجر تو خون
چاره کار او به وصل بساز
امشب افکن ز روی خویش نقاب
شمع مجلس ز شرم گر بگداز
ما گدائیم و مفلس و نو کریم
ما غریبیم و تو غریب نواز
از تو سر گر طلب کنند ای دل
جان بنه بر سر و روان در باز
عاقبت زلف او بدست آری
گر بیابی کمال عمر دراز
نظری سوی کشتگان انداز
خستگانرا به پرسشی دریاب
به بیدلانرا به وعده های بنواز
دل بیچاره شد ز هجر تو خون
چاره کار او به وصل بساز
امشب افکن ز روی خویش نقاب
شمع مجلس ز شرم گر بگداز
ما گدائیم و مفلس و نو کریم
ما غریبیم و تو غریب نواز
از تو سر گر طلب کنند ای دل
جان بنه بر سر و روان در باز
عاقبت زلف او بدست آری
گر بیابی کمال عمر دراز
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.