هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی به معشوقی بیوفا میگوید. او از ذوق دیدار معشوق مست و مدهوش است، اما از بیوفایی او نیز رنج میبرد. شاعر از معشوق میخواهد که اگر یادش را میآورد، او را فراموش نکند. همچنین، از رفتارهای ناپسند معشوق مانند فریاد زدن و عیبجویی گلایه میکند و هشدار میدهد که از طرههای فریبندهاش بر حذر باشد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عاشق و بیوفایی نیاز به تجربه و درک بیشتری از روابط انسانی دارد.
شمارهٔ ۶۲۴
به خواب آن لعل میگون دیده ام دوش
هنوز از ذوق آنم مست و مدهوش
اگر آرد ز من آن بی وفا یاد
من از شادی کنم خود را فراموش
سر موئی به جانی می فروشد
چنین ارزان بگوئیدش که مفروش
همی کردم بر آن در دوش فریاد
سگی بانگی بزد بر من که خاموش
به گفتار تو گر در لاف میزد
گرفت اینکه به عذر آن گنه گوش
دهانش کرد عیب غنچه ظاهر
بر آن عیب ای صبا دامن قرو پوش
کمال از طرة او بر حذر باش
که طرارست دانم بر بناگوش
هنوز از ذوق آنم مست و مدهوش
اگر آرد ز من آن بی وفا یاد
من از شادی کنم خود را فراموش
سر موئی به جانی می فروشد
چنین ارزان بگوئیدش که مفروش
همی کردم بر آن در دوش فریاد
سگی بانگی بزد بر من که خاموش
به گفتار تو گر در لاف میزد
گرفت اینکه به عذر آن گنه گوش
دهانش کرد عیب غنچه ظاهر
بر آن عیب ای صبا دامن قرو پوش
کمال از طرة او بر حذر باش
که طرارست دانم بر بناگوش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.