هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر از دلسپردگی کامل خود سخن میگوید، بهگونهای که همه هستی خود را نثار معشوق کرده و از عقل و دل گذر کرده است. او از گرمای ستم و جور معشوق میگوید و اینکه چگونه همه تمنای خود را در سینه جای داده است. در نهایت، شاعر اشاره میکند که حتی دین و دنیا را نیز فدای قد رعنای معشوق کرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری و تجربه نیاز دارند تا به درستی درک شوند.
شمارهٔ ۷۰۲
تا خانه دل جای نمنای تو کردیم
در خانه چراغ از رخ زیبای تو کردیم
شوریده سری جمله گرفتیم بگردن
آنگه چو سر زلف تو سودای تو کردیم
دیدیم دل و عقل ز خود دور به صد گام
آن روز که از دور تماشای تو کردیم
از پستی و بالا همه کس نعره برآورد
هر جا که حدیث قد و بالای تو کردیم
هر لحظه بما گرم تری از ستم و جور
تا در دل آنشکده مأوای تو کردیم
بر سینه ما چند نهد فرقت نو داغ
آخر نه به این سینه تمنای تو کردیم
ما از مناع دو جهان بود دل و دین
آن نیز نثار قد رعنای تو کردیم
چون رفت کمال از نظرت طلعت دلدار
قطع نظر از دیدۂ بینای تر کردیم
در خانه چراغ از رخ زیبای تو کردیم
شوریده سری جمله گرفتیم بگردن
آنگه چو سر زلف تو سودای تو کردیم
دیدیم دل و عقل ز خود دور به صد گام
آن روز که از دور تماشای تو کردیم
از پستی و بالا همه کس نعره برآورد
هر جا که حدیث قد و بالای تو کردیم
هر لحظه بما گرم تری از ستم و جور
تا در دل آنشکده مأوای تو کردیم
بر سینه ما چند نهد فرقت نو داغ
آخر نه به این سینه تمنای تو کردیم
ما از مناع دو جهان بود دل و دین
آن نیز نثار قد رعنای تو کردیم
چون رفت کمال از نظرت طلعت دلدار
قطع نظر از دیدۂ بینای تر کردیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.