هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از انتخاب راه رندی و دوری از زهد سخن میگوید، از رسیدن به مقصد بدون طی مسیر یاد میکند، و از عشق به دوست و زیباییهایش میسراید. او همچنین به مینوشی و لذتهای زندگی اشاره کرده و از هاتف غیبی سخنی شنیده است. در پایان، از ترس زاهدان، خرقهپوشی کرده و خود را پنهان میسازد.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عرفانی و شاعرانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشارههایی به مینوشی و مستی دارد که مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۷۹۲
من ترک زهد کرده و رندی گزیده ام
خاشاک راه داده و گوهر خریده ام
تا کرده ام ز منزل هستی سفر گزین
نارفته نیم گام به مقصد رسیده ام
نقش جمال دوست که خورشید عکس اوست
هر صبحدم در آینه جام دیده ام
امشب به باد لعل لب او على الدوام
تا روز باده خورده ام و نقل چیده ام
می نوش و تکیه بر کرم عام کن که من
دوش این سخن ز هاتف غیبی شنیده ام
گر ز آنکه باره چاشنی وصل میدهد
باری به من که شربت هجران چشیده ام
از بیم زاهدان که نگیرنده بر کمال
پوشیده خرقه بر می و دم در کشیده ام
خاشاک راه داده و گوهر خریده ام
تا کرده ام ز منزل هستی سفر گزین
نارفته نیم گام به مقصد رسیده ام
نقش جمال دوست که خورشید عکس اوست
هر صبحدم در آینه جام دیده ام
امشب به باد لعل لب او على الدوام
تا روز باده خورده ام و نقل چیده ام
می نوش و تکیه بر کرم عام کن که من
دوش این سخن ز هاتف غیبی شنیده ام
گر ز آنکه باره چاشنی وصل میدهد
باری به من که شربت هجران چشیده ام
از بیم زاهدان که نگیرنده بر کمال
پوشیده خرقه بر می و دم در کشیده ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.