هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از زلف یار، خاکبوسی، عشق و ادب سخن میگوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند شمع، موج و مرغ، احساسات عمیق خود را بیان میکند و بر اهمیت ادب و فروتنی در راه عشق تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعارهها و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۸۳۵
چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن
گر اختیار کنی خاک پاش بوسیدن
دلا چو در حرم عشق میروی خود را
چو شمع جمع ادب نیست در میان دیدن
به خاک بوسی پایت هنوز دارم چشم
در آن زمان که بگیرم به خاک پوسیدن
اگر نه داعیة شبروست زلف ترا
چه موجیست بدامن چراغ پوشیدن
بکشت پیچش آن زلف تا بدار مرا
چنان که دام کشد مرغ را ز پیچیدن
همیشه گرد تو خواهیم چون کمر گردید
که گرد موی میانان خوش است گردیدن
کمال وصف میانش اگر کنی تحریر
قلم بباید باریکتر تراشیدن
گر اختیار کنی خاک پاش بوسیدن
دلا چو در حرم عشق میروی خود را
چو شمع جمع ادب نیست در میان دیدن
به خاک بوسی پایت هنوز دارم چشم
در آن زمان که بگیرم به خاک پوسیدن
اگر نه داعیة شبروست زلف ترا
چه موجیست بدامن چراغ پوشیدن
بکشت پیچش آن زلف تا بدار مرا
چنان که دام کشد مرغ را ز پیچیدن
همیشه گرد تو خواهیم چون کمر گردید
که گرد موی میانان خوش است گردیدن
کمال وصف میانش اگر کنی تحریر
قلم بباید باریکتر تراشیدن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.