هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از عشق و اشتیاق خود می‌گوید و حاضر است همه چیز، حتی جان خود را فدای معشوق کند. شاعر از درد دوری و نگاه معشوق سخن می‌گوید و عشق را بالاتر از مقام سلطنت می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۹۴۳

روی خوب از من مشتاق نپوشانی به
قیمت صحبت صاحب نظران دانی به

گرچه دست دهد آزار دل مسکینان
خاطر عاشق بیچاره ترنجانی به

من بسودای تو باز آمدم از شهوت چشم
که به آن روی نظر بازی روحانی به

میل شاهی نکند هر که گدای تو بود
زآنکه این منزلت از دولت سلطانی به

سود و سرمایه جانرا که متاعیست گران
من سودا زده دارم به تو ارزانی به

می کند در ره سودای تو مردن هوسم
که حیات ابد از زندگی فانی به

دل ز باغ رخ او پب ذقن گر بکف آر
که به رنجور رسد میوه بستانی به

گرچه جان لایق آن جان جهان نیست کمال
حالیا آنچه بدست است برافشانی به
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.