هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به توصیف لذتهای دنیوی مانند نوشیدن شراب، عیش و عشرت، و دوری از محنتهای زندگی میپردازد. شاعر از مخاطب میخواهد که در زمان جوانی از این لذات بهره ببرد و به دنبال درمان غمها در شراب باشد. همچنین، اشارهای به مفاهیمی مانند ثروت، صحبت امن، و کفایت دارد.
رده سنی:
18+
متن شامل مفاهیمی مانند شرابنوشی و عیش و عشرت است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب باشد. همچنین، درک عمیقتر مضامین عرفانی و اخلاقی آن نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۹۶۵
اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی
بنوش باده گلگون ز شیشه حلبی
چنان به آب عتب تشنه ام که صورت آن
برون نمیرودم از حدیقة عنیی
شراب و شاهد و سیم و زرم طفیل تو باد
فداک اصل مرا می و تها طلبی
اگر نه سابة مخانه بر سرت باشد
ز روزگار ببینی هزار بوالمجی
ترا چو صحبت امن و کفایتی باشد
به عیش کوش و به عشرت دگرچه می طلبی
شراب نوش به فصل بهار و فارغ باش
لا یلیق زمان الشباب فی کربی
کمال را چو مداوا به باده فرمایند
رواست گر بخورد می به حکم شرع نبی
بنوش باده گلگون ز شیشه حلبی
چنان به آب عتب تشنه ام که صورت آن
برون نمیرودم از حدیقة عنیی
شراب و شاهد و سیم و زرم طفیل تو باد
فداک اصل مرا می و تها طلبی
اگر نه سابة مخانه بر سرت باشد
ز روزگار ببینی هزار بوالمجی
ترا چو صحبت امن و کفایتی باشد
به عیش کوش و به عشرت دگرچه می طلبی
شراب نوش به فصل بهار و فارغ باش
لا یلیق زمان الشباب فی کربی
کمال را چو مداوا به باده فرمایند
رواست گر بخورد می به حکم شرع نبی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.