هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زیبایی و شیرینی معشوق و تأثیر عمیق عشق بر شاعر سخن می‌گوید. شاعر از سوزش عشق، تشنگی دل و مستی از لب یار می‌نالد و به زاهدی اشاره می‌کند که از لذت‌های عشق بی‌خبر است. در پایان، افتادگی و مسکینی در برابر معشوق را توصیف می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۹۷۷

این چه نبهاست وین چه شیرینی
وآن چه گفتار و آن شکر چینی

صورت جان در آب عارض بین
با چنان رخ رواست خود بینی

گرمنت پیش خویش بنشانم
تو نه آن آتشی که بنشینی

سوز جانم که کشته آنم
ریز خونم که تشنه اینی

زاهدا مستم از لبش منو تو
بیخبر از شراب رنگینی

در نگیرد به هیچ نر آتش
دامن از آه ما چه در چینی

چو فتادی به زلف یار کمال
بینی افتادگی و مسکینی
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.