هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از طریق تمثیل و استعاره به بیان مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی میپردازد. در این شعر، خرگوشی که بر شیر حمله میکند، نمادی از ضعف و ناتوانی در برابر قدرت است. شیر نیز با خشم و تیزی از مکرهای دشمنان و آسیبهایی که به او وارد شده، سخن میگوید. سپس شعر به بیان تفاوت بین ظاهر (پوست) و باطن (مغز) میپردازد و تأکید میکند که معنی واقعی در مغز نهفته است، نه در ظاهر. در ادامه، شعر به موضوعات دیگری مانند فناپذیری دنیا، اهمیت پیغامهای الهی و تفاوت بین پادشاهان و انبیا اشاره میکند و در نهایت، نام احمد (پیامبر اسلام) را به عنوان نامی جاودانه و برتر از همه نامها میستاید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تمثیلهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالانی مناسب است که توانایی تحلیل و درک مفاهیم انتزاعی را دارند.
بخش ۶۱ - تولیدن شیر از دیر آمدن خرگوش
هَمچو آن خرگوش کو بر شیر زد
روح او کِی بود اَنْدَر خورْدِ قَد؟
شیر میگفت از سَرِ تیزیّ و خشم
کَزْ رَهِ گوشم عَدو بَربَست چَشم
مَکْرهایِ جَبْریانم بَسته کرد
تیغِ چوبینْشان تَنَم را خسته کرد
زین سِپَس من نَشْنَوم آن دَمْدمَه
بانگِ دیوان است و غولانْ آن همه
بَردَران ای دل تو ایشان را مَایست
پوستْشان بَرکَن کِهشانْ جُز پوست نیست
پوست چِه بْوَد؟ گفتهایِ رنگْ رنگ
چون زِرِه بر آبْ کِشْ نَبْوَد دِرَنگ
این سُخَن چون پوست و معنی مَغز دان
این سُخَن چون نَقْش و معنی هَمچو جان
پوست باشد مَغزِ بَد را عَیْبپوش
مَغزِ نیکو را زِ غَیرتْ غَیْبپوش
چون قَلَم از بادْ بُد، دَفتر زِ آب
هرچه بِنْویسی فَنا گردد شِتاب
نَقْشِ آب است اَرْ وَفا جویی ازان
باز گردی دستهایِ خود گَزان
بادْ در مَردمْ هوا و آرزوست
چون هوا بُگْذاشتی، پیغامِ هوست
خوش بُوَد پیغامهایِ کِردگار
کو زِ سَر تا پایْ باشد پایْدار
خُطْبۀ شاهان بِگَردد وان کیا
جُز کیا و خُطْبههای اَنْبیا
زان که بَوْشِ پادْشاهان از هواست
بارنامهیْ اَنْبیا از کِبْریاست
اَز دِرَمها نامِ شاهانْ بَرکَنند
نامِ اَحْمَد تا اَبَد بَر میزَنند
نامِ اَحْمَد، نامِ جُملهیْ اَنْبیاست
چون که صد آمد، نَوَد هم پیشِ ماست
روح او کِی بود اَنْدَر خورْدِ قَد؟
شیر میگفت از سَرِ تیزیّ و خشم
کَزْ رَهِ گوشم عَدو بَربَست چَشم
مَکْرهایِ جَبْریانم بَسته کرد
تیغِ چوبینْشان تَنَم را خسته کرد
زین سِپَس من نَشْنَوم آن دَمْدمَه
بانگِ دیوان است و غولانْ آن همه
بَردَران ای دل تو ایشان را مَایست
پوستْشان بَرکَن کِهشانْ جُز پوست نیست
پوست چِه بْوَد؟ گفتهایِ رنگْ رنگ
چون زِرِه بر آبْ کِشْ نَبْوَد دِرَنگ
این سُخَن چون پوست و معنی مَغز دان
این سُخَن چون نَقْش و معنی هَمچو جان
پوست باشد مَغزِ بَد را عَیْبپوش
مَغزِ نیکو را زِ غَیرتْ غَیْبپوش
چون قَلَم از بادْ بُد، دَفتر زِ آب
هرچه بِنْویسی فَنا گردد شِتاب
نَقْشِ آب است اَرْ وَفا جویی ازان
باز گردی دستهایِ خود گَزان
بادْ در مَردمْ هوا و آرزوست
چون هوا بُگْذاشتی، پیغامِ هوست
خوش بُوَد پیغامهایِ کِردگار
کو زِ سَر تا پایْ باشد پایْدار
خُطْبۀ شاهان بِگَردد وان کیا
جُز کیا و خُطْبههای اَنْبیا
زان که بَوْشِ پادْشاهان از هواست
بارنامهیْ اَنْبیا از کِبْریاست
اَز دِرَمها نامِ شاهانْ بَرکَنند
نامِ اَحْمَد تا اَبَد بَر میزَنند
نامِ اَحْمَد، نامِ جُملهیْ اَنْبیاست
چون که صد آمد، نَوَد هم پیشِ ماست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۶۰ - زیافت تاویل رکیک مگس
گوهر بعدی:بخش ۶۲ - هم در بیان مکر خرگوش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.