هوش مصنوعی:
در زمان حکومت عمر، آتشی بزرگ در شهر شعلهور شد و نیمی از شهر را فرا گرفت. مردم برای خاموش کردن آتش از آب و سرکه استفاده کردند، اما آتش خاموش نشد. عمر به مردم گفت که این آتش نشانهای از خداوند است و شعلههای آن ناشی از بخل و خودخواهی آنهاست. او از مردم خواست تا به جای بخل، بخشش و تقسیم نان را در پیش بگیرند. مردم ادعا کردند که سخاوتمند و بخشنده هستند، اما عمر پاسخ داد که بخشش آنها تنها برای فخر فروشی و نمایش بوده، نه از روی تقوا و نیاز. او تأکید کرد که مال مانند تخم است و باید در جای مناسب کاشته شود و از همراهی با افراد نادرست پرهیز شود.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم اخلاقی و دینی است که برای درک بهتر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و شناختی دارد. همچنین، مفاهیم انتزاعی مانند بخل، بخشش و تقوا برای کودکان زیر 12 سال ممکن است پیچیده باشد.
بخش ۱۶۳ - آتش افتادن در شهر بایام عمر رضی الله عنه
آتشی اُفتاد در عَهدِ عُمَر
هَمچو چوبِ خُشک میخورْد او حَجَر
دَر فُتاد اَنْدر بِنا و خانهها
تا زَد اَنْدر پَرِّ مُرغ و لانهها
نیمِ شهر از شُعْلهها آتش گرفت
آب میتَرسید ازان و میشِگِفت
مَشکهایِ آب و سِرکه میزَدَند
بر سَرِ آتش کَسانِ هوشْمَند
آتش از اِسْتیزه اَفْزون میشُدی
میرَسید او را مَدَد از بیحَدی
خَلْق آمد جانِبِ عُمَّر شِتاب
کآتشِ ما مینَمیرَد هیچ از آب
گفت آن آتش زِ آیاتِ خداست
شُعلهیی از آتشِ بُخْلِ شماست
آب و سِرکِه چیست؟ نانْ قِسْمَت کُنید
بُخلْ بُگْذارید اگر آلِ مَنید
خَلْق گُفتَندَش که دَر بُگْشودهایم
ما سَخی وَاهْلِ فُتُوَّت بودهایم
گفت نان در رَسْم و عادت دادهاید
دست از بَهرِ خدا نَگْشادهاید
بَهرِ فَخْر و بَهرِ بَوْش و بَهرِ ناز
نَزْ برایِ ترس و تَقوی و نیاز
مالْ تُخم است و به هر شوره مَنِه
تیغ را در دستِ هر رَهزَن مَدِه
اَهلِ دین را باز دان از اَهْلِ کین
هَمنِشینِ حَق بِجو، با او نِشین
هرکسی بر قوم خود ایثار کرد
کاغه پِنْدارد که او خود کار کرد
هَمچو چوبِ خُشک میخورْد او حَجَر
دَر فُتاد اَنْدر بِنا و خانهها
تا زَد اَنْدر پَرِّ مُرغ و لانهها
نیمِ شهر از شُعْلهها آتش گرفت
آب میتَرسید ازان و میشِگِفت
مَشکهایِ آب و سِرکه میزَدَند
بر سَرِ آتش کَسانِ هوشْمَند
آتش از اِسْتیزه اَفْزون میشُدی
میرَسید او را مَدَد از بیحَدی
خَلْق آمد جانِبِ عُمَّر شِتاب
کآتشِ ما مینَمیرَد هیچ از آب
گفت آن آتش زِ آیاتِ خداست
شُعلهیی از آتشِ بُخْلِ شماست
آب و سِرکِه چیست؟ نانْ قِسْمَت کُنید
بُخلْ بُگْذارید اگر آلِ مَنید
خَلْق گُفتَندَش که دَر بُگْشودهایم
ما سَخی وَاهْلِ فُتُوَّت بودهایم
گفت نان در رَسْم و عادت دادهاید
دست از بَهرِ خدا نَگْشادهاید
بَهرِ فَخْر و بَهرِ بَوْش و بَهرِ ناز
نَزْ برایِ ترس و تَقوی و نیاز
مالْ تُخم است و به هر شوره مَنِه
تیغ را در دستِ هر رَهزَن مَدِه
اَهلِ دین را باز دان از اَهْلِ کین
هَمنِشینِ حَق بِجو، با او نِشین
هرکسی بر قوم خود ایثار کرد
کاغه پِنْدارد که او خود کار کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۶۲ - رجوع به حکایت زید
گوهر بعدی:بخش ۱۶۴ - خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر از دست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.