هوش مصنوعی:
فرعون با وجود تلاشهای زیاد و مشورت با منجمان، ساحران و معبران، نتوانست از سرنوشت شوم خود جلوگیری کند. او در خواب دید که موسی باعث نابودی او و پادشاهیاش خواهد شد. فرعون برای جلوگیری از این سرنوشت، دستور داد تمام پسران بنیاسرائیل را در روز تولد موسی به میدان آورده و به قتل برسانند. این اقدام به دلیل ترس از پیشگوییهایی بود که نابودی فرعون و پادشاهیاش را پیشبینی میکردند.
رده سنی:
12+
این متن شامل مفاهیم پیچیدهای مانند سرنوشت، پیشگویی و اقدامات خشونتآمیز است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و درک بالاتری دارد. همچنین، این متن بخشی از ادبیات کلاسیک فارسی است که معمولاً برای سنین بالاتر مناسبتر است.
بخش ۲۶ - قصهٔ خواب دیدن فرعون آمدن موسی را علیه السلام و تدارک اندیشیدن
جَهْدِ فرعونی چو بیتوفیق بود
هرچه او میدوخت آن تَفْتیق بود
از مُنَجِّم بود در حُکْمَش هزار
وَزْ مُعَبِّر نیز و ساحِر بیشُمار
مَقْدَمِ موسیٰ نِمودَندَش به خواب
که کُند فرعون و مُلْکَش را خَراب
با مُعَبِّر گفت و با اَهْلِ نُجوم
چون بُوَد دَفْعِ خیال و خوابِ شُوم؟
جُمله گُفتَندَش که تَدبیری کنیم
راهِ زادن را چو رَهْزن میزنیم
تا رَسید آن شب که مَوْلِد بود آن
رایْ این دیدند آن فرعونیان
که بُرون آرَند آن روز از پِگاه
سویِ میدانْ بَزْم و تَختِ پادشاه
اَلصَّلا ای جُمله اِسْرائیلیان
شاه میخوانَد شما را زان مَکان
تا شما را رو نِمایَد بینِقاب
بر شما اِحْسان کُند بَهرِ ثَواب
کآن اسیران را به جُز دوری نبود
دیدنِ فرعون دَسْتوری نبود
گَر فُتادَندی به رَهْ در پیشِ او
بَهرِ آن یاسه بِخُفتَندی برو
یاسه این بُد که نَبینَد هیچ اسیر
در گَهْ و بیگَهْ لِقایِ آن امیر
بانگِ چاووشان چو در رَهْ بِشْنَود
تا نَبینَد رو به دیواری کُند
وَرْ بِبینَد رویِ او مُجْرِم بُوَد
آنچه بَتَّر بر سَرِ او آن رَوَد
بودشان حِرصِ لِقایِ مُمْتَنِع
چون حَریص است آدمی فیما مُنِعْ
هرچه او میدوخت آن تَفْتیق بود
از مُنَجِّم بود در حُکْمَش هزار
وَزْ مُعَبِّر نیز و ساحِر بیشُمار
مَقْدَمِ موسیٰ نِمودَندَش به خواب
که کُند فرعون و مُلْکَش را خَراب
با مُعَبِّر گفت و با اَهْلِ نُجوم
چون بُوَد دَفْعِ خیال و خوابِ شُوم؟
جُمله گُفتَندَش که تَدبیری کنیم
راهِ زادن را چو رَهْزن میزنیم
تا رَسید آن شب که مَوْلِد بود آن
رایْ این دیدند آن فرعونیان
که بُرون آرَند آن روز از پِگاه
سویِ میدانْ بَزْم و تَختِ پادشاه
اَلصَّلا ای جُمله اِسْرائیلیان
شاه میخوانَد شما را زان مَکان
تا شما را رو نِمایَد بینِقاب
بر شما اِحْسان کُند بَهرِ ثَواب
کآن اسیران را به جُز دوری نبود
دیدنِ فرعون دَسْتوری نبود
گَر فُتادَندی به رَهْ در پیشِ او
بَهرِ آن یاسه بِخُفتَندی برو
یاسه این بُد که نَبینَد هیچ اسیر
در گَهْ و بیگَهْ لِقایِ آن امیر
بانگِ چاووشان چو در رَهْ بِشْنَود
تا نَبینَد رو به دیواری کُند
وَرْ بِبینَد رویِ او مُجْرِم بُوَد
آنچه بَتَّر بر سَرِ او آن رَوَد
بودشان حِرصِ لِقایِ مُمْتَنِع
چون حَریص است آدمی فیما مُنِعْ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۵ - قصهٔ هاروت و ماروت و دلیری ایشان بر امتحانات حق تعالی
گوهر بعدی:بخش ۲۷ - به میدان خواندن بنی اسرائیل برای حیلهٔ ولادت موسی علیه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.