هوش مصنوعی: مردی از ترس و وهم خود رنج می‌برد و از همسرش ناراحت است که به حال او توجهی نمی‌کند. او احساس می‌کند که همسرش از او دور شده و به زیبایی خود مغرور است. مرد از همسرش می‌خواهد که حال او را درک کند، اما همسرش او را به وهم و خیال بافی متهم می‌کند. در نهایت، مرد از همسرش می‌خواهد که لباس خوابش را پهن کند تا بخوابد، اما همسرش توقف می‌کند و مرد با خشم به او پاسخ می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن شامل موضوعات پیچیده‌ای مانند تعارضات زناشویی، احساسات عمیق و ناراحتی‌های عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و مفاهیم عمیق نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

بخش ۶۲ - رنجور شدن اوستاد به وهم

گشت اُستا سُست از وَهْم و زِ بیم
بَر جَهید و می‌کَشانید او گِلیم

خشمگین با زن که مِهْرِ اوست سُست
من بدین حالَم نَپُرسید و نَجُست

خود مرا آگَهْ نکرد از رنگِ من
قَصْد دارد تا رَهَد از نَنْگِ من

او به حُسن و جِلْوهٔ خود مَست گشت
بی‌خَبَر کَزْ بامْ افتادم چو طَشْت

آمد و دَر را به تُندی وا گُشاد
کودکان اَنْدَر پِیِ آن اوسْتاد

گفت زن خیر است چون زود آمدی؟
که مَبادا ذاتِ نیکَت را بَدی

گفت کوری؟ رَنگ و حالِ من بِبین
از غَمَم بیگانگان اَنْدَر حَنین

تو درونِ خانه از بُغْض و نِفاق
می‌نَبینی حالِ من در اِحْتِراق؟

گفت زن ای خواجه عیبی نیستَت
وَهْم و ظَنِّ لاشِ بی‌مَعنی‌سْتَت

گُفتَش ای غَر تو هنوزی در لَجاج؟
می‌نَبینی این تَغَیُّر وِارْتِجاج؟

گَر تو کور و کَر شُدی ما را چه جُرم؟
ما دَرین رَنْجیم و در اندوه و گُرم

گفت ای خواجه بِیارَم آیِنَه
تا بِدانی که ندارم من گُنَه؟

گفت رو مَه تو رهی مَه آینه‌ت
دایما در بُغْض و کینیّ و عَنَت

جامهٔ خوابِ مرا زو گُسْتران
تا بِخُسبَم که سَرِ من شُد گِران

زن تَوقُّف کرد مَردَش بانگ زد
کِی عَدو زوتَر تو را این می‌سِزَد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۱ - بیمار شدن فرعون هم به وهم از تعظیم خلقان
گوهر بعدی:بخش ۶۳ - در جامهٔ خواب افتادن استاد و نالیدن او از وهم رنجوری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.