هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که به توصیف نماز و حالات معنوی نمازگزار در پیشگاه خداوند می‌پردازد. در این شعر، نمازگزار با ذکر تکبیر و تسبیح، خود را در برابر خداوند کوچک می‌شمارد و از گناهان و شهوات دنیوی دوری می‌کند. در ادامه، خداوند از نمازگزار درباره چگونگی استفاده از عمر و نعمت‌هایش سوال می‌کند و نمازگزار از شرم و خجالت در برابر این سوالات، به رکوع و سجود می‌افتد. در پایان، نمازگزار به شفاعت انبیا و اولیا امیدوار می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعری و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

بخش ۹۸ - اقتدا کردن قوم از پس دقوقی

پیش در شُد آن دَقوقی در نماز
قومْ هَمچون اَطْلَس آمد او طَراز

اِقْتِدا کردند آن شاهانْ قِطار
در پِیِ آن مُقْتَدایِ نامْدار

چون که با تَکْبیرها مَقْرون شُدند
هَمچو قُربانْ از جهان بیرون شُدند

مَعنیِ تَکْبیر این است ای اِمام
کِی خدا پیشِ تو ما قُربان شُدیم

وَقتِ ذَبْح اَللهُ اَکْبر می‌کُنی
هم چُنین در ذَبْحِ نَفْسِ کُشتَنی

تَنْ چو اسماعیل و جانْ هَمچون خَلیل
کرد جانْ تَکْبیر بر جسمِ نَبیل

گشت کُشته تَنْ زِ شَهْوت‌ها و آز
شُد به بِسْمِ اللهْ بِسْمِل در نماز

چون قیامَت پیشِ حَق صف‌ها زده
در حساب و در مُناجات آمده

ایستاده پیشِ یَزدان اشک‌ریز
بر مِثالِ راست‌خیزِ رَستْخیز

حَق هَمی‌گوید چه آوردی مرا
اَنْدَرین مُهْلَت که دادم من تو را؟

عُمرِ خود را در چه پایان بُرده‌یی؟
قوت و قُوَّت در چه فانی کرده‌یی؟

گوهرِ دیده کجا فَرسوده‌یی؟
پنج حِس را در کجا پالوده‌یی؟

چَشم و گوش و هوش و گوهرهایِ عَرش
خَرج کردی چه خریدی تو زِ فَرش؟

دست و پا دادَمْت چون بیل و کُلَند
من بِبَخشیدم زِ خود آن کِی شُدند؟

هم چُنین پیغام‌هایِ دَردگین
صد هزاران آید از حَضرتْ چُنین

در قیامْ این گفته‌ها دارد رُجوع
وَزْ خَجالَت شُد دوتا او در رُکوع

قُوَّتِ اِسْتادن از خَجْلَت نَمانْد
در رُکوع از شَرمْ تَسْبیحی بِخوانْد

باز فَرمان می‌رَسَد بَردار سَر
از رُکوع و پاسُخِ حَقْ بَر شُمَر

سَر بَر آرَد از رُکوع آن شَرمْسار
باز اَنْدَر رو فُتَد آن خامْ‌کار

باز فَرمان آیَدَش بَردار سَر
از سُجود و واده از کرده خَبَر

سَر بَر آرَد او دِگَر رَهْ شَرمْسار
اَنْدَر اُفْتَد باز در رو هَمچو مار

باز گوید سَر بَر آر و باز گو
که بخواهم جُست از تو مو به مو

قُوَّتِ پا ایستادن نَبْوَدَش
که خِطابِ هَیْبَتی بر جان زَدَش

پَس نِشینَد قَعْده زان بارِ گِران
حَضرتَش گوید سُخَن گو با بَیان

نِعْمَتَت دادم بگو شُکرَت چه بود؟
دادَمَت سرمایه هین بِنْمایْ سود

رو به دستِ راست آرَد در سلام
سویِ جانِ اَنْبیا و آن کِرام

یعنی ای شاهان شفاعَت کین لَئیم
سخت در گِلْ مانْدَش پای و گِلیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۷ - پیش رفتن دقوقی به امامت آن قوم
گوهر بعدی:بخش ۹۹ - بیان اشارت سلام سوی دست راست در قیامت از هیبت محاسبه حق از انبیا استعانت و شفاعت خواستن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.