هوش مصنوعی: شاعر از درد عشق و رنجی که متحمل شده است سخن می‌گوید و از بی‌خبری معشوق از این رنج‌ها شکایت دارد. او از زهرخندی که معشوق به او می‌زند و از جام عشق که خاکش ستم است، می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند 'زهرم دهی' و 'خونین جگر' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۱۳

دل می بری و خبر نداری که چه شد
زهرم دهی و به رو نیاری که چه شد

در ساغر بوالهوس که خاکش ستم است
خونین جگر مرا فشاری که چه شد؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.