۱۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۱

صوفی که بود اساس کارش بر زرق
ژاژش به دهان، خاک سیاهش بر فرق

خضر ره اوا پای سست، در گام نخست
نوح دگران و خویش تا گردن غرق
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.