۵۷۷ بار خوانده شده

بخش ۱۱۵ - مطالبه کردن موسی علیه‌السلام حضرت را کی خلقت خلقا اهلکتهم و جواب آمدن

گفت موسی ای خداوندِ حِساب
نَقْش کردی باز چون کردی خَراب؟

نَرّ و ماده نَقْش کردی جانْ‌فَزا
وان گَهان ویران کُنی این را چرا؟

گفت حَق دانم که این پُرسِش تورا
نیست از اِنْکار و غَفْلَت وَزْ هوا

وَرْنه تادیب و عِتابَت کَردَمی
بَهرِ این پُرسِش تو را آزردَمی

لیک می‌خواهی که در اَفْعالِ ما
بازجویی حِکْمَت و سِرِّ بَقا

تا از آن واقِف کُنی مَر عام را
پُخته گردانی بِدین هر خام را

قاصِدا سایِل شُدی در کاشِفی
بر عَوام اَرْ چه که تو زان واقِفی

زان که نیمِ عِلْم آمد این سؤال
هر بُرونی را نباشد آن مَجال

هم سؤال از عِلْم خیزد هم جواب
هم‌چُنان که خار و گُل از خاک و آب

هم ضَلال از عِلْم خیزد هم هُدی
هم‌چُنان که تَلْخ و شیرین از نِدا

زآشنایی خیزد این بُغْض و وَلا
وَزْ غذایِ خویش بُوَد سُقْم و قُوی

مُسْتَفیدِ اَعْجَمی شُد آن کَلیم
تا عَجَمیْان را کُند زین سِر عَلیم

ما هم از وِیْ اَعْجَمی سازیم خویش
پاسُخَش آریم چون بیگانه پیش

خَرفُروشانْ خَصْمِ یکدیگر شُدند
تا کلیدِ قُفْلِ آن عَقْد آمدند

پَس بِفَرمودَش خدا ای ذولُباب
چون بِپُرسیدی بیا بِشْنو جواب

موسیا تُخمی بِکار اَنْدَر زمین
تا تو خود هم وا دَهی اِنْصافِ این

چون که موسی کِشت و شُد کِشْتَش تمام
خوشه‌هایَش یافت خوبیّ و نِظام

داسْ بِگْرفت و مَر آن را می‌بُرید
پَس نِدا از غَیْب در گوشش رَسید

که چرا کِشتی کُنیّ و پَروَری
چون کَمالی یافت آن را می‌بُری؟

گفت یا رَب زان کُنم ویران و پَست
که دراین جا دانه هست و کاه هست

دانه لایِق نیست دراَنْبارِ کاه
کاهْ در اَنْبارِ گندم هم تَباه

نیست حِکْمَت این دو را آمیختن
فَرقْ واجِب می‌کُند در بیخْتن

گفت این دانش تو از کی یافْتی
که به دانشْ بَیْدَری بَر ساختی؟

گفت تَمییزم تو دادی ای خدا
گفت پَس تَمییز چون نَبْوَد مرا؟

در خلایِقْ روح‌هایِ پاک هست
روح‌هایِ تیرهٔ گِلْناک هست

این صَدَف‌ها نیست در یک مَرتَبه
در یکی دُرّاست و در دیگر شَبَه

واجِب است اِظْهارِ این نیک و تَباه
هم‌چُنان که اظْهارِ گندم‌ها زِ کاه

بَهرِ اِظْهاراست این خَلْقِ جهان
تا نَمانَد گنجِ حِکْمَت‌ها نَهان

کُنْتُ کَنْزًا کُنْتُ مَخْفیًا شِنو
جوهرِ خود گُم مَکُن اِظْهار شو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۱۴ - گفتن خلیل مر جبرئیل را علیهماالسلام چون پرسیدش کی الک حاجة خلیل جوابش داد کی اما الیک فلا
گوهر بعدی:بخش ۱۱۶ - بیان آنک روح حیوانی و عقل جز وی و وهم و خیال بر مثال دوغند و روح کی باقیست درین دوغ هم‌چون روغن پنهانست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.