هوش مصنوعی:
صاحب کافی، اسماعیل بن عباد الرازی، وزیر شهنشاه بود و در علم و ادب سرآمد بود. او فردی عدلی مذهب و متقی بود و اطرافیانش نیز همین مذهب را داشتند. قاضیای در قم بود که صاحب به او اعتماد داشت، اما خبر رسید که این قاضی رشوه گرفته است. صاحب با نوشتن نامهای کوتاه و فصیح او را عزل کرد و این نامه به دلیل ایجاز و فصاحتش مشهور شد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم تاریخی، ادبی و اخلاقی است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و مفید است. همچنین استفاده از زبان ادبی و اشاره به مسائل دینی و اخلاقی آن را برای گروههای سنی پایینتر چالشبرانگیز میکند.
بخش ۵ - حکایت چهار - ایهاالقاضی بقم
صاحب کافی اسماعیل بن عباد الرازی وزیر شهنشاه بود و در فضل کمالی داشت و ترسل و شعر او برین دعوی دو شاهد عدلاند و دو حاکم راست و نیز صاحب مردی عدلی مذهب بود و عدلی مذهبان بغایت متنسک و متقی باشند و روا دارند که مؤمنی بخصمی یک جو جاودانه در دوزخ بماند و خدم و حشم و عمال او بیشتر آن مذهب داشتندی که او داشت و قاضیئی بود بقم از دست صاحب که صاحب را در نسک و تقوی او اعتقادی بود راسخ و یک یک بر خلاف این از وی خبر میدادند و صاحب را استوار نمی آمد تا از ثقات اهل قم دو مقبول القول گفتند که زمان خصومت که میان فلان و بهمان بود قاضی پانصد دینار رشوت بستد صاحب را عظیم مستنکر آمد بدو وجه یکی از کثرت رشوت و دوم از دلیری و بی دیانتی قاضی حالی قلم بر گرفت و بنوشت بسم الله الرحمن الرحیم ایها القاضی بقم قد عزلناک فقم و فضلا دانند و بلغا شناسند که این کلمات در باب ایجاز و فصاحت چه مرتبه دارد لا جرم از آن روز باز این کلمه را بلغا و فصحا بر دلها همی نویسند و بر جانها همی نگارند.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴ - حکایت سه - آرد نماند
گوهر بعدی:بخش ۶ - حکایت پنج - خواجه احمد حسن میمندی و الخراج خراج
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.