هوش مصنوعی: شیخ الرئیس ابوعلی سینا در کتاب «مبدأ و معاد» حکایتی نقل می‌کند درباره طبیبی که در دربار یکی از پادشاهان سامانی به مقام بالایی رسیده بود. روزی در حرم شاه، کنیزکی به دلیل باد غلیظ در مفاصلش خم شد و نتوانست راست بایستد. شاه از طبیب خواست فوراً او را درمان کند. طبیب با استفاده از تدبیر نفسانی (روان‌درمانی) و با ایجاد شرم در کنیزک (با برهنه کردن موها و سپس شلوارش)، باعث ایجاد حرارت درونی و تحلیل باد غلیظ شد و کنیزک بهبود یافت. این داستان نشان‌دهنده اهمیت شناخت طبیعت و موجودات طبیعی است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم پیچیده‌ای مانند تدبیر نفسانی و اصطلاحات طب سنتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد. همچنین، اشاره به برهنه کردن بخش‌هایی از بدن کنیزک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر مناسب نباشد.

بخش ۴ - حکایت سه - طبیب سامانیان

شیخ رئیس حجة الحق ابو علی سینا حکایت کرد اندر کتاب مبدأ و معاد در آخر فصل امکان وجود امور نادرة عن هذه النفس همی گوید که بمن رسید و بشنودم که حاضر شد طبیبی بمجلس یکی از ملوک سامان و قبول او در آنجا بدرجهٔ رسید که در حرم شدی و نبض محرمات و مخدرات بگرفتی روزی با ملک در حرم نشسته بود بجائی که ممکن نبود که هیچ نرینه آنجا توانستی رسید ملک خوردنی خواست کنیزکان خوردنی آوردند کنیزکی خوانسالار بود خوان از سر بر گرفت و دو تا شد و بر زمین نهاد خواست که راست شود نتوانست شد همچنان بماند بسبب ریحی غلیظ که در مفاصل او حادث شد ملک روی بطبیب کرد که در حال او را معالجت باید کرد بهر وجه که باشد و اینجا تدبیر طبیعی را هیچ وجهی نبود و مجالی نداشت بسبب دوری ادویه روی بتدبیر نفسانی کرد و بفرمود تا مقنعه از سر وی فرو کشیدند و موی او برهنه کردند تا شرم دارد و حرکتی کند و او را آن حالت مستکره آید که مجامع سر و روی او برهنه باشد تغیر نگرفت دست بشنیع‌تر از آن برد و بفرمود تا شلوارش فرو کشیدند شرم داشت و حرارتی در باطن او حادث شد چنانکه آن ریح غلیظ را تحلیل کرد و او راست ایستاد و مستقیم و سلیم باز گشت، اگر طبیب حکیم و قادر نبودی او را این استنباط نبودی و ازین معالجت عاجز آمدی و چون عاجز شدی از چشم پادشاه بیفتادی پس معرفت اشیاء طبیعی و تصور موجودات طبیعی ازین باب است و هو اعلم،
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳ - حکایت دو - بختیشوع
گوهر بعدی:بخش ۵ - حکایت چهار - محمد بن زکریای رازی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.