هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق و درد هجران می‌پردازد. شاعر با توصیفات زیبا و استعاره‌های ظریف، عشق خود را به معشوقی بیان می‌کند که بی‌نظیر است و هیچ چیز در جهان قابل مقایسه با او نیست. همچنین، شاعر از بی‌وفایی معشوق و غم هجران شکایت می‌کند و در نهایت، عشق خود را به معشوقی بیان می‌کند که حتی در بتخانه‌های چین هم یافت نمی‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۸۶

چمن را رنگ و بو چندین نباشد
سمن را جعد مشک آگین نباشد

«حاش لِلّه» لبت را جان نخوانم
که هرگز جان چنین شیرین نباشد

به زیبایی رُخت را مه نخوانم
که مه را مشتری چندین نباشد

مجال خواب کی باشد سری را
که شب تا روز بر بالین نباشد

ترا خود هرگز ای بدمهر بد عهد
غم حال من مسکین نباشد

مسلمانان! من آن بت می پرستم
که در بتخانه های چین نباشد

شما دین از من بیدل مجویید
که هرگز بیدلان را دین نباشد

مرا گویند در هجران مخور غم
کسی بی دوست چون غمگین نباشد؟

جلال! از دل برون کن نقش رویش
که دوزخ جای حورالعین نباشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.