هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد هجران و فراق را با تصاویر شاعرانه و استعارات زیبا بیان می‌کند. شاعر از غم و اندوه خود می‌گوید که چگونه بر او چیره شده و حتی از دیده‌اش سیل می‌بارد. او از هجران و شکنجه‌های آن سخن می‌گوید و بیم آن دارد که جانش از تن بیرون جهد. همچنین، از آه سوزان و دودناک خود یاد می‌کند که به آسمان می‌رسد. در پایان، شاعر امیدوار است که با نوای بلبل، غم از نشیمنش بیرون رود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و استعارات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، بیان درد و رنج عشق و هجران نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۲۳

تیری کز آن دو غمزه پرفن برون جهد
تنها نه از دلم که ز آهن برون جهد

هر ساعتی به موج دگرگون در اوفتم
از سیل دیده ام که ز دامن برون جهد

زین سان که در شکنجه هجران در افتاده ام
بیم است جان خسته که از تن برون جهد

هر صبح و شام کلّه ببندد بر آسمان
این دود آه من که ز روزن برون جهد

گفتم حدیثی از دهن خویشتن بگوی
گفت این سخن کی از دهن من برون جهد

صبح است و مهر دم زده زین صحن دودناک
مانند شعله که ز [روزن] گلخن برون جهد

جان پرورد نسیم که از زلف او وزد
چون باد صبحدم که ز گلشن برون جهد

ساقی بگو به بلبل تا برکشد نوا
باشد که زاغ غم ز نشیمن برون جهد

زان سان گداخته ست ز هجران او جلال
کز لاغری ز چشمه سوزان برون جهد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.