هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر از عشق خود به عنوان نیروی حیات‌بخش و الهام‌بخش سخن می‌گوید و حاضر است جان خود را فدا کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند وحدت وجود و نور درون دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها (مانند استخوان به عنوان چراغ مزار) ممکن است برای برخی از سنین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۷۱

منم که وصف تو آرایش بیان من است
حلاوت سخنت قوت زبان من است

سراغ منزلم از گلستان چه می‌پرسی
بلند شعله ز هرجا شد آشیان من است

شهید عشق تو جاوید زنده می‌ماند
نسازم ار به فدای تو جان زیان من است

ز آتشی که مرا در دل است بعد وفات
چراغ روی مزار من استخوان من است

کند گر آب مثال من آب آینه را
غبار خاطر من جسم ناتوان من است

به درگه تو برآورده‌ام کف حاجات
که آستان عزیز تو آسمان من است

یکی است نور درون و برون من قصاب
چو شمع آنچه به دل هست در زبان من است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.